هزینه درمان، 2.5 میلیون ایرانی را زیر خط فقر برده
به گزارش مجله عطر یاس، یکی از بخش هایی که دولت باید در آن تحول ایجاد کند، بخش بهداشت و درمان است.
به گزارش گروه رسانه های خبرنگاران، به نقل از فرهیختگان، یکی از بخش هایی که دولت باید در آن تحول ایجاد کند، بخش بهداشت و درمان است. مسائل این بخش از هزینه های سنگین درمانی و ناکارآمدی سیستم بیمه ای گرفته تا تعارض منافع ها در واردات، فراوری و توزیع دارو و تجهیزات پزشکی تا انحصار در بخش های مختلف و پایین بودن سرانه تعداد پزشکان و... را شامل می گردد.
حدود 18 ماه از مشاهده اولین مبتلایان به کرونا در ایران می گذرد. در کنار خسارت های جانی که جبران پذیر نبوده و البته فقط مختص ایران نیست، هزینه های مادی هم بسیار سرسام آور بوده است. گرچه آمارهای مبتلایان و مرگ ومیرهای کرونایی و غیرکرونایی واضح و گویای افزایش هزینه های بهداشتی و درمانی مردم است، اما مشاهدات میدانی هم نشان می دهد بسیاری از مراکز درمانی به رغم وجود تعهدات بیمه ای، به هر شیوه ای متوسل می شوند که هزینه های درمانی را مستقیما از جیب مردم دریافت نمایند. استدلال این مراکز این است که بیمه ها به تعهدات خود پایبند نیستند اما مسئولان بیمه ای کشور می گویند اتفاقا بیشترین کوشش ها را نموده اند که در کوتاه ترین زمان ممکن هزینه های درمانی را پرداخت نمایند و این مراکز درمانی هستند که به تعهدات و قراردادهای خود عمل نمی نمایند. البته این بخشی از مشکل است؛ چراکه براساس مطالعات وزارت رفاه، در سال گذشته 16 درصد یعنی نزدیک به 13.5 میلیون نفر ایرانی و 21 درصد از مردم استان تهران فاقد بیمه درمانی بوده اند. آمارهای وزارت رفاه بعلاوه نشان می دهد تا قبل از کرونا ایرانی ها درحالی 35 درصد از کل هزینه های درمانی را شخصا از جیب خود پرداخت نموده اند که این مقدار در جهان 18 درصد بوده است. آمار دیگر این وزارتخانه نشان می دهد در سال گذشته 2.4 میلیون نفر از ایرانی ها به واسطه هزینه های بالای درمانی به زیر خط فقر رفته اند. در سطح جهانی هم آنالیز شاخصی با اسم هزینه های کمرشکن جراحی نشان می دهد هزینه های جراحی ایران کمرشکن تر از 93 کشور جهان است. مجموع این شرایط موجب شده سیستم سلامت ایرانی که سالانه هزاران میلیارد تومان بابت آن هزینه می گردد، کارایی لازم را نداشته باشد. به نظر می رسد حالا که فصل انتخاب و انتصاب اعضای کابینه دولت تازه است، یکی از بخش هایی که دولت باید در آن تحول ایجاد کند، بخش بهداشت و درمان است. مسائل این بخش از هزینه های سنگین درمانی و ناکارآمدی سیستم بیمه ای گرفته تا تعارض منافع ها در واردات، فراوری و توزیع دارو و تجهیزات پزشکی تا انحصار در بخش های مختلف و پایین بودن سرانه تعداد پزشکان و... را شامل می گردد.
افزایش 16 درصدی فقر غذایی ایرانیان
در بیشتر روش های محاسبه خط فقر به خصوص روش هایی که در کشورهای درحال توسعه مورد استفاده قرار می گیرد، معین خط فقر براساس مقدار کالری دریافتی روزانه صورت می گیرد. از میان رایج ترین و پرکاربردترین روش های محاسبه خط فقر می توان به دو روش هزینه احتیاجهای اساسی و هزینه مقدار دریافت انرژی غذایی اشاره نمود.
در روش هزینه احتیاجهای اساسی ابتدا معیار استانداردی برای مقدار کالری دریافتی روزانه هر فرد معین می گردد. این معیار استاندارد می تواند مقدار ثابت به اسم مثال 2100 کیلوگرم کالری در روز را برای هر فرد درنظر گیرد یا با استفاده از معیارهای مختلف معین شده، مقادیر دیگری باشد. در این روش افرادی که هزینه خوراک آنها در روز کمتر از هزینه کالری استاندارد باشد، به اسم فقیر غذایی شناسایی می شوند. با توجه به ساختار جمعیتی ایران، میانه حداقل کالری مورجهانز سرانه در سال گذشته در ایران 2097 کیلوگرم کالری است که بسیار نزدیک به معیار 2100 کیلوگرم کالری است که در بسیاری از مطالعات به اسم حداقل کالری مورجهانز برای معین خط فقر غذایی مورد استفاده قرار می گیرد. در این زمینه آنالیز های وزارت رفاه نشان می دهد که کالری دریافتی ایرانیان از سال 1390 تا سال 1398 فرایند کاهشی داشته است و در دو سال 1397 و 1398 این فرایند بحرانی شده و مقدار میانه کالری دریافتی ایرانیان به مقداری پایین تر از حداقل کالری مورجهانز یعنی 2100 کیلوگرم کالری در روز رسیده است. طبق آمارهایی که در نمودار هم آمده، مقدار سرانه کالری دریافتی ایرانیان از 2320 کیلوگرم کالری در سال 1390 به 1950 کیلوگرم کالری در روز طی سال 1398 رسیده است.
هزینه های سنگین درمانی 2.5 میلیون نفر را فقیر نموده است
اگر شرایط فقر بهداشتی را با دو شاخص دسترسی به سیستم سلامت و بهره مندی از سیستم سلامت دسته بندی کنیم، شاخص دسترسی به وسیله مواردی همانند سرانه پزشک، تخت بیمارستانی و مانند آن قابل مقدار گیری است. طبق آمارهای وزارت رفاه، دسترسی به امکانات بهداشت و درمان از قبیل پزشک و بیمارستان، فاصله زیادی با کشورهای با عایدی بالا و حتی در بعضی موارد با میانگین جهانی دارد. به طوری که توسعه امکانات پزشکی و به خصوص سرانه تخت بیمارستانی فعال و پزشک لازم است. گفتنی است کمبود سرانه پزشک در ایران که بخش زیادی از آن ناشی از انحصار در رشته پزشکی و عدم افزایش ظرفیت دانشگاهی این رشته است در مواردی مانند بیماری های همه گیر می تواند شرایط را به شدت بحرانی کند. اما مورد دوم، شاخص بهره مندی است. شاخص هایی که مقدار بهره مندی از سیستم سلامت را معین می نماید. به این معنا که خانوار تا چه حد می تواند از امکانات موجود بهره مند گردد که با شاخص هایی نظیر پوشش بیمه، پرداخت از جیب، هزینه های کمرشکن و مانند آن مقدار گیری گردد.
یکی از شاخص های مقدار بهره مندی از سیستم سلامت، سهم پرداخت از جیب بیمار است. منظور از پرداخت از جیب، نسبت پرداخت از جیب از کل هزینه های بهداشتی جاری است. پرداخت از جیب مستقیما از جیب خانوارها برای هزینه های درمانی صورت می گیرد. بنابه گزارش بانک جهانی، پرداخت از جیب خانوارهای ایرانی برای هزینه های درمانی در سال 1397 حدود 35 درصد است که این مقدار بسیار بیشتر از میانه جهانی این شاخص یعنی 18 درصد بوده است. رتبه ایران در جهان در همان سال، رتبه 116 در بین 187 کشور بوده است. شاخص دیگر در بخش بهره مندی از سیستم سلامت، هزینه های سلامت منجر به فقر است. این شاخص حدی است که خانواده در حالت عادی بالای خط فقر است، اما پس از پرداخت هزینه های بهداشتی از جیب به زیر خط فقر می رسد. به بیان دیگر فقر ناشی از درمان را تجربه می نماید. آنالیز های وزارت رفاه نشان می دهد در سال 1398، مقدار شاخص در سطح کشوری 2.84درصد، روستایی2.8 درصد و شهری 2.85 درصد بوده است. به این معنا که 2.8درصد از جمعیت کشور، یعنی در حدود دومیلیون و 380 هزار نفر در سال 1398 به واسطه هزینه های بهداشت و درمان به زیر خط فقر رفته اند.
3 درصد از بچه ها ایرانی سوءتغذیه دارند
تولد زودهنگام، اعتیاد مادر به موادمخدر و الکل، تغذیه نامناسب مادر، ضعف بدنی یا بیماری مادر از شایع ترین علل کم وزنی بچه ها هنگام تولد هستند. از این بین، تغذیه نامناسب مادر، ضعف بدنی یا بیماری مادر ارتباط مستقیم با فقر دارد. تعریف این شاخص به صورت درصد نوزادانی که هنگام تولد وزن آنها کمتر از 2500 گرم است از کل نوزادان حساب می گردد. براساس گزارش بانک جهانی، فرایند این شاخص در ایران به جز سال 1397 صعودی بوده و از 4.7 کودک دارای کم وزنی در بدو تولد در سال 1385 این آمار به مقدار 8.6 درصد در سال 1396 رسیده است. بنابه آخرین اطلاعات موجود در بانک جهانی، در سال 2015 رتبه ایران در این شاخص رتبه 40 در میان 146 کشور جهان و هم سطح گروه کشورهای با عایدی بالاتر از میانه بوده است.
اما شاخص دیگر که با وضیت فقر ارتباط دارد، شیوع سوءتغذیه در بچه ها زیر 5 سال است. براساس آمارهای وزارت رفاه، در سال 1399 حدود 2.6 درصد از بچه ها در ایران دچار سوءتغذیه بودند. استان های سیستان وبلوچستان 13.3 درصد و کهگیلویه وبویراحمد 15.7 درصد با بیشترین مقدار سوءتغذیه در بچه ها روبرو اند که بیشتر از میانه جهانی است و کمترین مقدار سوءتغذیه متعلق به استان های تهران و کرمان در حدود نزدیک به صفر است. کاهش کالری دریافتی ایرانیان و شیوع سوءتغذیه در میان بچه ها از موارد بسیار نگران نماینده در ایران بوده و لزوم برنامه های حمایتی با تاکید بر تامین کالری و تغذیه را می رساند. از جهت تعداد بچه ها روبرو با سوءتغذیه، استان سیستان وبلوچستان 65 هزار و 587 نفر بیشترین تعداد را داراست و در مقابل استان کرمان قرار گرفته است که هیچ کودک دارای سوءتغذیه ای در این استان گزارش نشده است. طبق آمارهای وزارت رفاه، شهرستان های نیمروز با 72.3 درصد، هامون با 45.1 درصد و دلگان با 40.1 درصد که همگی در استان سیستان وبلوچستان قرار دارند، به ترتیب محروم ترین شهرستان های کشور به لحاظ سوءتغذیه بچه ها هستند. آمار سوءتغذیه بچه ها در این شهرستان ها به بالای 40 درصد می رسد.
هزینه های درمانی ایران کمرشکن تر از 93 کشور
از دیگر شاخص های بهره مندی از سیستم سلامت، شاخصی با اسم هزینه های کمرشکن سلامت است. منظور از هزینه های کمرشکن، کل هزینه های سلامتی پرداخت شده از جیب خانوار است که برابر یا بیش از 40 درصد ظرفیت پرداخت خانوار یا مخارج معیشتی (مخارج غیرخوراکی) او باشد. براساس وزارت رفاه، حدود 2.88 درصد خانوارهای کشور با هزینه های کمرشکن سلامت روبرو هستند و مقدار این شاخص در استان های لرستان با5.63 درصد، کهگیلویه و بویراحمد با 22.5 درصد و فارس با 5.15 درصد است. هزینه های کمرشکن خانوار به دو شیوه دیگر هم قابل محاسبه کردن است؛ اولی نسبتی از خانوارها که بیش از 10 درصد از هزینه های خود را صرف هزینه های بهداشتی می نمایند و دومی شامل نسبتی از خانوارهاست که بیش از 25 درصد از هزینه های خود را صرف هزینه های بهداشتی می نمایند. طبق آنالیز های وزارت رفاه، در کل کشور 19.5 درصد از خانوارها حدود 10 درصد عایدی خود را سالانه صرف هزینه های بهداشتی می نمایند. این مقدار در استان اصفهان 27.5 درصد، در مازندران 27.4 درصد، در کهگیلویه و بویراحمد 27.4 درصد، در آذربایجان شرقی 27.3 درصد و در لرستان 24.8 درصد است. اما شاخص 25 درصد هم نشان می دهد به طور میانگین حدود پنج درصد از ایرانی ها 25 درصد از عایدی خود را صرف هزینه های بهداشتی و درمانی می نمایند و این مقدار در استان همدان 8.3 درصد، در مازندران 7.8 درصد، در فارس 7.6 درصد، در لرستان 7.5 درصد و در گلستان 7.1 درصد است.
شاخص دیگر که از زیرمجموعه های شاخص هزینه های کمرشکن سلامت است، تحت اسم هزینه کمرشکن سلامت ناشی از عمل جراحی نامیده می گردد. منظور از هزینه های کمرشکن سلامت ناشی از عمل جراحی، به نسبتی از خانوار گفته می گردد که زمانی که احتیاج به عمل جراحی دارند، احتمال این وجود دارد که با هزینه های کمرشکن روبرو شوند. هزینه های کمرشکن در اینجا کل هزینه های اجرا شده برای عمل جراحی پرداخت شده از جیب خانوار است که برابر یا بیش از 10درصد عایدی خانوار باشد. در همین خصوص از سال 2003 تا سال 2020، بانک جهانی این شاخص را برای تعدادی از کشورها منتشر نموده است. در سال 2020 میانه این شاخص در ایران 30.2 درصد محاسبه شده است، درحالی که میانه جهانی برای این شاخص، 21 درصد محاسبه شده است. رتبه ایران بین 132 کشوری که این شاخص برای آنها محاسبه شده 93 است که حکایت از صندلی نامطلوب نزولی این شاخص در ایران طی سال های 2003 تا 2020 دارد.
21 درصد از تهرانی ها بیمه درمانی ندارند
شاخص دیگر در بخش بهره مندی از سیستم سلامت، نسبت افراد تحت پوشش بیمه های پایه درمانی شامل (کارمندان دولت، بیمه شاغلان بنادر، بیمه کارمندان فولاد، بیمه تامین اجتماعی، بیمه روستاییان و عشایر و بیمه سلامت) به کل جمعیت است. در محاسبه داده پوشش بیمه پایه درمانی، اگر یک عضو از خانوار بیمه بوده است، معادل بیمه درمان همه اعضای خانوار در نظر گرفته شده است. براساس گزارش وزارت رفاه، در سال 1399، پوشش بیمه پایه درمانی کل کشور 86 درصد بوده است. برخوردارترین استان کشور، چهارمحال وبختیاری با 94.2 درصد و کم برخوردارترین استان تهران با 78.9 درصد است. به عبارتی در استان تهران حدود 21 درصد از افراد فاقد بیمه درمانی هستند که در شرایط کرونایی هزینه های بسیار سنگینی بر این خانوارها تحمیل می گردد. براساس این آمارها، طی سال 1399 پس از تهران، در البرز هم 17 درصد، در قم 15 درصد و در خوزستان 13 درصد از افراد و بعلاوه در کرمانشاه و بوشهر هم بیش از 12درصد افراد فاقد بیمه درمانی بوده اند.
اخبار گروه سایر رسانه ها صرفا بازنشر اخبار سایت ها و خبرگزاری هاست و خبرنگاران هیچ مسئولیتی در قبال آن ندارد.
بازگشت به صفحه رسانه ها
منبع: خبرگزاری تسنیم