یاری به بیماری که افسردگی مزمن دارد
به گزارش مجله عطر یاس، امروزه افسردگی به اسم یک بیماری شناخته می گردد و باید مثل هر بیماری دیگری، چه جسمی و چه روانی، مورد درمان مناسب قرار گیرد. البته اقداماتی مثل تنها نگذاشتن بیمار، دلداری و تشویق او به فعالیت، فراهم کردن امکانات
نویسنده: فرهاد شاملو
آیا گردش و تفریح یا نصیحت کردن می تواند موجب بهبودی افسردگی گردد؟
امروزه افسردگی به اسم یک بیماری شناخته می گردد و باید مثل هر بیماری دیگری، چه جسمی و چه روانی، مورد درمان مناسب قرار گیرد. البته اقداماتی مثل تنها نگذاشتن بیمار، دلداری و تشویق او به فعالیت، فراهم کردن امکانات تفریحی و تفریح و غیره می تواند به اسم اقدامات کمک درمانی در جهت بهبود کمک رساند، ولی افراد افسرده اگر درمان نشوند اصولاً حوصله گوش کردن به حرف دیگران یا بیرون رفتن از منزل یا لذت بردن از تفریحات را هم ندارند و در برترین موقعیت ها و امکانات هم افسردگی شان رفع نمی گردد. به همین خاطر توصیه می گردد که بیمار افسرده تحت نظر پزشک درمان گردد و خانواده هم توصیه های رفتاری پزشک را در رابطه با بیمار به کار بندد. نصیحت کردن بیمار هم ممکن است تا مدت کوتاهی اثر تلقینی داشته باشد(شاید کم تر از چند ساعت)، ولی مجدداً افکار منفی و نومیدی بازخواهند گشت. البته پس از شروع درمان، خانواده باید سعی کند تفکر مثبت را در بیمار تقویت نماید. به طور کلی همه این اقدام ها در صورتی مؤثر واقع می شوند که بیمار تحت درمان پزشک هم قرار داشته باشد و گرنه به تنهایی مفید واقع نخواهد شد.چگونه می توان از نظر رفتاری به بهبود بیمار کمک کرد؟
جدا از تشویق بیمار به مراجعه مرتب و سر نوبت به پزشک و ادامه مصرف داروها تا زمانی که پزشک صلاح بداند، افراد خانواده می توانند با رفتارهای خود هم به بهبودی بیمار کمک رسانند.الف ـ انجام فعالیت های روزمره:
در اوج افسردگی، بیمار حوصله انجام دادن کارهای روزمره اش را هم ندارد و کارهای ساده ای مثل عوض کردن لباس، استحمام و خرید کردن و حتی غذا خوردن به دلیل بی حوصلگی و احساس خستگی و نداشتن انرژی، بسیار سخت و حتی طاقت فرسا به نظر می رسد و در مقابل اصرار اطرافیان برای انجام دادن این کارها ممکن است عصبانی هم بگردد ولی باید با حوصله با وی رفتار کرد و او را با ملایمت به انجام کارهای ضروری اش تشویق کرد و در انجام دادن این کارها به وی کمک رساند. با پیشرفت درمان و پیدا شدن آثار بهبودی باید او را ترغیب کرد که به آرامی کوشش کند تا فعالیت های روزانه اش را از سر بگیرد و با تشویق و همکاری با وی به تدریج بیمار را به زندگی عادی اش برگرداند.ب ـ فعالیت شغلی:
عدم فعالیت های شغلی می تواند موجب مزمن شدن بیماری گردد، زیرا اگر بیمار برای مدت طولانی از شغل خود کناره بگیرد، اعتماد به نفس خود را از دست خواهد داد و خود را ناتوان و نالایق به تعداد خواهد آورد و این احساس می تواند بعدها هم بر زندگی شغلی او اثر منفی به جای گذارد. در شروع بیماری به ویژه اگر افسردگی خیلی شدید باشد، طبیعتاً بیمار نمی تواند به فعالیت های شغلی خود بپردازد و ممکن است مرخصی کوتاه مدت از طرف پزشک معالج تجویز گردد، وی در اولین فرصتی که حوصله و انرژی کاری بیمار افزایش یافت، صلاح است وی به سرکار بازگردد، مگر آن که کار او بسیار حساس باشد و در این صورت هم توصیه می گردد باز بیمار به کار مشغول گردد اما موقتاً از اندازه مسئولیت های شغلی اش بکاهد.ج ـ فعالیت های لذت بخش:
بیماران افسرده از چیزی شاد نمی شوند و علاقه شان به امور تفریحی و لذت بخش زندگی کاهش می یابد. هر آن چه که در گذشته شاد نماینده و با لذت همراه بوده، دیگر شور و شوقی در آن ها ایجاد نمی نماید. از رفتن به گردش و مهمانی و مسافرت راضی نمی شوند و به دلیل بی حوصلگی و کسالت، این کارها حتی برای شان عذاب آور هم خواهد بود و در مقابل اصرار اطرافیان ممکن است کلافه شوند و مقاومت نمایند یا اگر هم به این فعالیت ها بپردازند، آن ها را با بی انگیزگی و بی حوصلگی انجام می دهند. با شروع درمان و پیدا شدن آثار بهبودی بهتر است همسر یا سایر افراد خانواده فهرستی از فعالیت های مورد علاقه قبلی وی را فراهم و به تدریج برخی از آن ها را وارد زندگی روزمره او نمایند. این فعالیت ها ممکن است هنری(مثل گوش کردن به موسیقی مورد علاقه، سینما رفتن) یا ورزشی(پیاده روی، کوه پیمایی، فوتبال)یا تفریحی(رفتن به پارک و مهمانی) یا علمی (مطالعه کتاب، رفتن به کنفرانس ها و سمینارها) و غیره باشد. به او بگوییم: به خاطر داشته باش که انجام دادن این فعالیت ها مهم است، حتی اگر شروع کردن شان برایت سخت باشد.برای تشویق بهتر است با او همراهی گردد و البته اندازه فعالیت ها نباید آن قدر باشد که با خستگی و دل زدگی بیمار همراه گردد.
چگونه می توان تفکر مثبت را در بیمار تقویت کرد؟
با تقویت تفکر مثبت، از علایم افسردگی کاسته می گردد از عود آن هم جلوگیری به عمل می آید. البته تقویت تفکر مثبت با خوش بینی توخالی و بدون پایه و دادن وعده و وعید و امیدهای بی حاصل و نصیحت کردن بیمار تفاوت دارد. در تقویت تفکر مثبت باید نقاط مثبتی که در زندگی بیمار وجود دارد و توانایی های او را به وی یادآور شد. به اسم مثال، وقتی یکی از همکاران بیمار پیشرفت شغلی بهتری داشته است، او در خصوص خود فکر می نماید که هیچ وقت پیشرفت نخواهد کرد، از او قدردانی نمی گردد، بی ارزش است، او را دوست ندارند و به دیگران بیش تر اهمیت می دهند. این افکار منفی موجب دلسردی بیش تر می گردد. باید به چنین فردی یادآور شد که پیشرفت همکار او شاید به دلیل آن بوده که وی تجربه بیش تری داشته، بیش تر فعالیت نموده، مهارت های لازم را دارا بوده، و نوبت تو هم فرا خواهد رسید. به او تذکر دهیم که فقط خود را با افرادی که از او موقعیت بهتری دارند مقایسه نکند و به یاد آورد که بسکمک از افراد موقعیتی پایین تر و زندگی ناکام تری دارند. او را می توان به حضور در جمع و آشنایی و دوستی با افراد برون گرا و شاد تشویق کرد. صحبت و مشاوره با دیگران، به ویژه افراد پیروز، برایش سودمند خواهد بود و از مطالعه کتب علمی در این زمینه هم بهره هایی خواهد برد.چگونه می توان تفکر مثبت را در بیمار تقویت کرد؟
اطرافیان می توانند در ایجاد تفکر مثبت تأثیر داشته باشند. افراد افسرده همیشه به ضعف های خود می اندیشند و توجهی به توانایی ها و نقاط مثبت خود ندارند و ضروری است استعدادها، امکانات و سایر توانایی های این افراد بدان ها یادآوری گردد و ایشان به استفاده از آن ها تشویق شوند. نباید این افراد را تنها گذاشت تا در افکار منفی خود غرق شوند بلکه ضروری است آن ها را به فعالیت های اجتماعی و حضور در جمع ترغیب کرد، و تفریح ها و تفریحاتی برای شان ترتیب داد و با آن ها همراه شد.تقویت تفکر مثبت می تواند موجب کاهش علایم افسردگی گردد و از عود آن هم جلوگیری به عمل آورد. چنان که می دانیم تقویت تفکر مثبت به معنای القای خوش بینی تو خالی و تشویق به زندگی باری به هر جهت و یا دادن وعده و وعیدهای بی پایه و امیدهای بدون پشتوانه یا نصیحت کردن بیمار نیست، بلکه باید همراه با توضیح واقعیات زندگی، بر توانایی های بیمار و نکات امید بخش زندگی او تأکید داشت و در حل مسائل و گرفتاری ها وی را کمک کرد تا خود بتواند به فعالیت و چاره اندیشی روی آورد.
منبع مقاله : شاملو، فرهاد؛ (1388)، من و افسردگی همسرم (همه آن چه که باید درباره افسردگی همسر خود دانست)، تهران: نشر قطره، چاپ اول
منبع: راسخون