به چه داستان ها و شعرهایی نیاز داریم؟
به گزارش مجله عطر یاس، اسدالله شعبانی با بیان این که اگر پیوند انسان و طبیعت برقرار نشود، آینده ای برای بچه ها نخواهیم داشت می گوید: ما به شعر، افسانه، و قصه ها و داستان هایی که بچه ها و جانوران، گیاهان و همه آن چیزهایی را که دنیای ما را به سوی دوستی و هم زیستی فرامی خواند، بیش از همیشه نیازمندیم.
این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در گفت وگو با خبرنگاران درباره جایگاه حیوانات در ادبیات کودک و نوجوان، گفت: بخش بزرگی از ادبیات جهان، ادبیاتی است که جانوران از گونه اسطوره ای، تمثیلی و واقعی بسته به شرایط اقلیمی مخاطبان با بسامدی بیش و کم در آن نقش آفرینی می نمایند. ما کتاب کلیه و دمنه را داریم که نقش جانوران و گفت وگوی آن ها در ریخت تمثیلی و حکایت های پندآموز، گیرایی شگفتی برای همگان و همه سالان دارد. در داستان های شاهنامه سیمرغ و رخش و دیوان و جانوران جادویی فضایی چنان خیال انگیز و اسطورای می آفرینند که در آن رویدادهای واقعی هم رنگ و آهنگی فراواقع پیدا می نمایند و جهان حسی و اندیشگی مخاطب را توسعه می دهند برای همین است که در شاهنامه هر چه از این فضا دورتر می شویم و به رویدادهای تاریخی می رسیم، داستان ها به همان اندازه گیرایی خود را از دست می دهند. کاربرد حیوانات در ادبیات کودک بسیار دامنه دار است اما شیوه این کاربرد و چگونگی بهره گیری از آن ها در شعر، افسانه و قصه بسیار جای گفت وگو دارد.
نویسنده قصه زاغ و روباه، قصه شهر قشنگ جنگلی و مرغابی و ماه با بیان این که نقش آفرینی حیوانات در ادبیات کودک بسیار ضروری است، گفت: پیوند انسان و کیهان از همه گونه جانوران، گیاهان و همه آن چیزهایی که جهان پیرامون ما را ساخته، انکارناپذیر است. ما در این بستر زاده می شویم و بعد می بالیم و باز به جهان ناشناخته ها بازمی گردیم. پس دستبرد زدن به حیات و هستی همزیستان چه حیوانی و گیاهی و چه انسانی شایسته انسان آگاه و هوشمند نیست. امروزه بشریت با همین جداسری ها خود را در آستانه نابودی وانهاده است. اگر این پیوند انسان و طبیعت، پایداری نکند، شوربختانه آینده ای برای بچه ها نخواهیم داشت! این جاست که باید گفت: ما به شعر، افسانه، و قصه ها و داستان هایی که بچه ها و جانوران، گیاهان و همه آن چیزهایی را که جهانی ما را به سوی دوستی و هم زیستی فرامی خواند، بیش از همیشه نیازمندیم.
نویسنده الاغه و کلاغه، قصه مار و قورباغه و دختر نارنج و ترنج یادآور شد: بایسته است بچه ها را از همان خردسالی به پاسداشت زمین و زندگی در روی زمین آشنا کنیم، این آشنایی می تواند در بزرگسالی ما را از خشونت باز دارد و راه با هم زیستن را پیش رویمان بگذارد. دیگر نمی توان پذیرفت انسان هوشمند انسانی است که در همه حال خود را از تنگناها بیرون بکشد و به موفقیت برسد چرا که در این جهان پرآشوب فرومایگان فرصت طلب، هوشمندتر می نمایند اما این هوشمندی دروغین است. باید به بچه هامان یاد بدهیم هوشمندی در این است که بتوانیم همدیگر را درک کنیم به حقوق انسانی و زیستی هم تجاوز نکنیم و به سخن فردوسی شاعر ملی ایران زمین میازار موری که دانه کش است / که جان دارد و جان شیرین خوش است.
اسدالله شعبانی در انتها گفت: دیگر با این شرایط ناگواری که برای جهانی امروز ما پیش آمده، نمی توان گفت هر کسی که وانمود کرد دانش اندوزی کرده و به مدرک و مسند و قدرت راه یافته، هوشمند و باسواد است. دانش اندوزی و کوشش برای رسیدن به موفقیت تنها در گرو درک و رعایت حقوق دیگری است. یکی از بارزترین شاخص های درک، پرهیز از حیوان آزاری است و پاسداشت محیط زیست. به گمان من آموزه هایی از این دست بیش از همه از راه شعر و قصه و افسانه هایی که در آن ها پیوند حسی و عاطفی بچه ها با جهانی جانوران برقرار می شود، امکان پذیر است.
منبع: خبرگزاری ایسنا